روز بیست و پنجم خرداد ماه خانم جوانی به کلانتری 116 مولوی مراجعه و به مأموران اعلام داشت: همسرش "علی.س" (28 ساله) برای گرفتن چک از مشتری، در ساعت 23:30 از منزل با خودرو پژو 405 مشکی به سمت گیشا خارج و تاکنون برنگشته است.
همزمان با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع فقدان افراد در پایگاه هفتم پلیس آگاهی، همسر فقدانی با حضور در پایگاه هفتم پلیس آگاهی در اظهاراتش به کارآگاهان گفت: شب فقدان همسرم، در منزل مادرم میهمان بودیم؛ وقتی به خانه برگشتیم، همسرم به بهانه انجام برخی حساب‌های مرتبط با کار خود از منزل خارج شد تا اینکه در حدود ساعت 4 صبح زمانیکه از خواب بیدار شدم، متوجه شدم که وی هنوز به منزل بازنگشته و تلفن همراهش نیز خاموش شده! بلافاصله با خانواده همسرم تماس گرفته و موضوع را به آنها اطلاع دادم.
کشف جسد
کمتر از 24 ساعت از زمان تشکیل پرونده اولیه با موضوع فقدان افراد در پایگاه هفتم پلیس آگاهی، یکی از اهالی رباط کریم در حین تردد در زمین‌های کشاورزی متوجه جسد مرد جوانی در داخل زمین زراعی می‌شود که آثار ناشی از اصابت ضربات چاقو بر روی بدن وی کاملا مشخص بود؛ بلافاصله موضوع به کلانتری اعلام و با توجه به دلایل و شواهد بدست آمده که نشان از ارتکاب جنایت داشت، پرونده‌ای با موضوع قتل عمد در پلیس آگاهی شهرستان بهارستان تشکیل می‌شود.
کارآگاهان پلیس آگاهی شهرستان بهارستان، از طریق بررسی سیستم جامع پلیس آگاهی و با توجه به ثبت مشخصات فقدانی از سوی پایگاه هفتم پلیس آگاهی تهران بزرگ، موفق به شناسایی هویت مقتول (28 ساله) می‌شوند؛ در ادامه و با حضور همسر فقدانی (مقتول) در پزشکی قانونی استان تهران، جسد فقدانی مورد شناسایی قرار می‌گیرد.
کشف خودرو
در حالیکه شواهد اولیه نشان از ارتکاب جنایت با انگیزه سرقت داشت، دستور توقیف خودرو متعلق به فقدانی در سیستم جامع پلیس ثبت و خودرو نیز در شهرستان شهریار – منطقه صباشهر، به صورت رها شده و بدون هرگونه سرقت لوازم داخل آن از قبیل ضبط خودرو و ... کشف شد.
نتایج تحقیقات پلیسی
در ادامه رسیدگی به پرونده و در حالیکه بررسی فرضیه جنایت با انگیزه سرقت در دستور کار کارآگاهان بهارستان قرار گرفته بود، بررسی اظهارات اولیه همسر مقتول در پایگاه هفتم و در خصوص علت خروج مقتول از خانه نیز نشان از برخی تناقضات داشت.
همسر مقتول در اظهارات اولیه عنوان کرده بود که همسرش برای گرفتن چک قصد رفتن به گیشا را داشته در حالیکه بررسی‌های تخصصی نشان از آن داشت که در شب فقدان، مقتول به هیچ عنوان در منطقه گیشا حضور نداشته است.
همزمان با اطلاعات جدید بدست آمده در مسیر تحقیقات، نظریه پزشکی قانونی نیز علت مرگ را خفگی ناشی از انسداد شریان تنفسی اعلام کرد؛ تیم بررسی صحنه جنایت نیز با حضور در محل کشف جسد اعلام نمود که جنایت در محل دیگری انجام و مقتول پس از مرگ به محل کشف جسد منتقل شده است.
اعتراف به جنایت
با توجه به نتایج بدست آمده در مسیر تحقیقات و با توجه به کشف جسد در شهرستان بهارستان، پرونده فقدان افراد در پایگاه هفتم مختومه و ضمن انجام هماهنگی‌های لازم قضایی و انتظامی ادامه رسیدگی به پرونده با موضوع قتل عمد در دستور کار تیم جنایی پلیس آگاهی شهرستان بهارستان قرار گرفت.
با جمع بندی اطلاعات بدست آمده از پرونده فقدان، اعلام نظریه پزشکی قانونی، تیم بررسی صحنه جرم و ... کارآگاهان به تحقیق از همسر مقتول پرداخته و همزمان اطلاع پیدا کردند که همسر فقدانی با فرد دیگری به نام یوسف.ن (31 ساله) در ارتباط است.
با توجه به دلایل و شواهد بدست آمده و مشخص شدن برخی تناقضات در اظهارات همسر مقتول و اطلاع کارآگاهان از وجود شخصی به نام یوسف، همسر مقتول به ناچار لب به اعتراف گشود و به طرح جنایت توسط وی و ارتکاب آن بوسیله یوسف اعتراف کرد.
همسر مقتول در اعترافات خود به کارآگاهان گفت: حدودا 6 سال پیش با همسرم ازدواج کرده و به تهران آمدیم؛ پس از گذشت مدت کوتاهی، اختلافات ما دو نفر افزایش پیدا کرد بگونه‌ای که این اختلافات شدت پیدا کرد و حتی به درگیری‌های فیزیکی مابین دو نفر کشیده شد و همسرم مرا دائما مورد ضرب و شتم قرار می‌داد.
همسر مقتول در خصوص نحوه آشنایی خود با یوسف، به کارآگاهان گفت: طبق عادت، در روزهای پنجشنبه و جمعه من به خانه مادرم می‌رفتم؛ یک روز در مسیر مراجعه به منزل مادرم و در حالیکه شب قبل از آن با همسرم درگیری شدیدی پیدا کرده بودم، سوار یک دستگاه خودرو پراید مسافرکش شدم که راننده آن جوانی بود که متوجه شدم نام او یوسف است.
وی افزود: در داخل ماشین شروع به درد و دل با راننده کردم و راننده پراید نیز در خصوص شکست در زندگی اولش صحبت کرد و همین موضوع باعث آشنایی ما دو نفر شد تا اینکه پس از گذشت مدت بسیار کوتاهی به یکدیگر علاقه مند شدیم.
همسر مقتول در ادامه اظهاراتش و در خصوص علت طرح پیشنهاد جنایت نیز به کارآگاهان گفت: در شرایطی با همسرم ازدواج کرده بودم که خانواده‌ام با این ازدواج مخالف بودند اما به اصرار و پافشاری من، مجبور شده بودند تا با ازدواج من و علی موافقت کنند؛ همین موضوع نیز باعث شده بود تا نتوانم مشکلات خودم را با آنها مطرح نمایم و این در حالی بود که پس از آشنایی با یوسف، من تصمیم گرفته بودم تا به هر شکل ممکن از علی متارکه کرده و با یوسف زندگی کنم.
وی گفت: از سوی دیگر، یوسف نیز حاضر به قطع ارتباط خود با من نبود تا اینکه یک روز پیشنهاد کشتن علی را مطرح کردم و یوسف نیز بلافاصله پیشنهاد مرا پذیرفت و عنوان کرد که خودش اقدام به کشتن علی خواهد کرد.
متهمه در خصوص نحوه ارتکاب جنایت به کارآگاهان گفت: با طرح و برنامه قبلی اقدام به خرید مقداری داروی بیهوشی و خواب آور کردم و زمانیکه از مهمانی به خانه بازگشتیم، نوشیدنی حاوی داروی خواب آور را به علی داده و او نیز پس از خوردن نوشیدنی بیهوش شد؛ پس از بیهوش شدن علی، یوسف که در داخل کوچه منتظر بود وارد خانه شد و با یک رشته پلاستیکی اقدام به خفه کردن علی کرد.
همسر مقتول ادامه داد: جسد را دو نفری در داخل یک پتو قرار داده و در در داخل صندوق عقب پژو 405 گذاشتیم؛ یوسف در زمان رها کردن جسد چند ضربه چاقو به علی زده بود تا مأموران در زمان کشف جسد تصور کنند که علی گرفتار افراد زورگیر شده؛ حدودا ساعت 4 بامداد بود که من با خانواده همسرم تماس گرفتم.
